سایت سرگرمی-عاشقانه-مدلینگ

عکس های جدید بهنوش بختیاری


بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب

[ شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۳۶ ب.ظ ] [ مهدی فتحی ]

[ ۰ ]

عکس عاشقانه روز ولنتاین 2015


مجموعه عکس های عاشقانه و رمانتیک 2015
ادامه مطلب را از دست ندهید


ادامه مطلب

[ شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۲۴ ب.ظ ] [ مهدی فتحی ]

[ ۰ ]

ست لباس پسرانه 94

[ شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۱۸ ب.ظ ] [ مهدی فتحی ]

[ ۱ ]

مدل رنگ مو دخترانه عید نوروز 94

[ شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۱۵ ب.ظ ] [ مهدی فتحی ]

[ ۰ ]

مدل مو باز دخترانه 2015

[ شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۱۳ ب.ظ ] [ مهدی فتحی ]

[ ۰ ]

عکس های جدید سحر قریشی بهمن93

[ شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۰۶ ب.ظ ] [ مهدی فتحی ]

[ ۰ ]

داستان سکسی

داستان سکسی من و رامین
اسم من میترا است و ۲۵ سال سن دارم. حدود ۶۰ کیلو وزن دارم و قدم ۱۷۰ است برای همین درمیهمانی‌ها خیلی‌ها بهم زل می‌زنند. خیلی شیطون هستم و دوست دارم از زندگی‌ام لذت ببرم.
این را هم بگویم که عاشق ناتالی پورتمن هستم و اگر به حساب تعریف از خودم نگذارید، کمی هم ازنظر چهره و فرم بدن بهش شباهت دارم. داستانی که می‌خواهم تعریف کنم،
برمی‌گرده به سه سالپیش که خیلی بچه‌تر از الان بودم.
اون زمان تازه به دانشگاه رفته بودم و شانس آوردم پشت کنکور نماندم تا پدر و مادرم هر روز و هرساعت بهم سرکوفت بزنند.
در هر حال، ماه دوم یا سوم دانشگاه بود که یک روز به خانه آمدم و دیدمکه همکار مادرم به خانه‌مان آمده. یک زن ۵۰ ساله مهربان و چاق بود. سلام کردم و توی اتاقم رفتم.
حوصله نداشتم دوباره به هال بروم تا مانتو را به جالباسی آویزان کنم. مانتو را همان‌جا در آوردم و رویصندلی انداختم. از این که میهمان غریبه داشتیم، احساس خوبی نداشتم.
روی تخت دراز کشیدم وچشم‌هایم را برای چند دقیقه بستم، اما خوابم برد. چند دقیقه بعد با صدای سلام و علیک که از هال

شنیده می‌شد، بیدار شدم. گوش‌هایم را تیز کردم و فهمیدم که پسر دوست مادرم که اسمش هم

رامین بود، به خانه‌مان آمده است. کنجکاو شدم ببینم چه شکلی است، اما حوصله نداشتم مانتو

بپوشم و اتاق بیرون بروم. بی‌خیال فضولی شدم و دوباره خوابیدم. این دفعه وقتی بیدار شدم، دیدم

یک پسر غریبه بالای سرم ایستاده است. تا خواستم از وحشت جیغ بکشم، او دستش را روی دهانم

گذاشت. خیلی ترسیده بودم، اما نمی‌فهمیدم چطور خودش را به اتاق من رسانده بود. برای یک لحظه
تمام پاکی و معصومیت خودم را نابود شده دیدم. داشتم بالا می‌آوردم. آرزو کردم کاش می‌توانستم جیغ
بلندی بکشم، اما نمی‌شد. برای همین زیر گریه زدم. اما پسر هنوز دستش روی دهانم بود و به من

اجازه نمی‌داد که حرکتی کنم. در همین لحظه سوهان ناخن را از روی میز کنار تخت برداشتم و به

صورتش ضربه زدم. یهو من را ول کرد و دیدم که سوهان ناخن توی چشمش فرو رفته. خون تمام

صورتش را پر کرد. از ترس جیغ بلندی کشیدم. پسر که انتظار نداشت بهش حمله کنم، پتو را برداشت

و دور سرم پیچید و آن قدر فشار داد تا خفه‌ام کند. آن‌قدر محکم پایش را چنگ انداختم که رهایم کرد.

وقتی پتو را از روی سرم کنار زدم، به طرفش حمله کردم و دستش را گاز گرفتم. مزه خون را در دهانم

احساس کردم. در همین لحظه چاقویی از جیبش در آورد و آن را داخل گلویم فروکرد. خون فواره زد و

به دیوارها پاشید.

این نکته را به شما یادآوری می‌کنیم که انتهای این داستان توسط هکرهای تحت

استخدام پلیس فتا وابسته به نیروی انتظامی دستکاری شده بود تا حال‌تان گرفته شود و دیگر در

اینترنت دنبال این چیزها نگردید. حالا وقتی اینترنت ملی راه‌اندازی شد، دیگر از این چیزها نمی‌توانید

پیدا کنید.

داستان سکسیداستان سکس داغداستان سکسی جدیدداستان سکس منداستان سکس من و رامین

مردم چقدر منحرف شدن همش توی نت چیز +18 سرچ میکنند

شما دیگه بزرگ شدی دنبال چیزی بگرد به دردت بخوره والا...

 


[ جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۲۶ ب.ظ ] [ مهدی فتحی ]

[ ۰ ]

مدل کیف های چرم اسپرت94

[ جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۱۲ ب.ظ ] [ مهدی فتحی ]

[ ۰ ]

مدل کفش مجلسی پاشنه بلند عید94

[ جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۰۵ ب.ظ ] [ مهدی فتحی ]

[ ۰ ]

مدل های لباس زنانه برند ایرانی پوش94

[ جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۰۳ ب.ظ ] [ مهدی فتحی ]

[ ۰ ]